مولانا جلال الدين بلخی

 

 ای قـوم به حـج رفـتـه  

ای قـوم به حـج رفـتـه کـجـایید کجـایید
معشوق همین جاسـت بـیـایید بیـایید

معشوق تو هـمسایـه دیـوار بـه دیـوار
در بادیه سر گشته شما در چه هوایید

گـر صــورت بی صــورت مـعـشـوق ببینیـد
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن خانه بـدان راه بـرفـتـید
یک بار از این خانه بر این بام بر آیید

ای قـوم به حـج رفـتـه کـجـایید کجـایید
معشوق همین جاسـت بـیـایید بیـایید

آن خانه لطیف است نشان هاش بگفتید
از خـواجـه آن خـانـه نـشـانـی بـنـمایـیـد

یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید
یک گوهر جان کو آگر از بحر خدایید

ای قـوم به حـج رفـتـه کـجـایید کجـایید
معشوق همین جاسـت بـیـایید بیـایید

ای قـوم به حـج رفـتـه کـجـایید کجـایید
معشوق همین جاسـت بـیـایید بیـایید

معشوق تو هـمسایـه دیـوار بـه دیـوار
در بادیه سر گشته شما در چه هوایید

گـر صــورت بی صــورت مـعـشـوق ببینیـد
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن خانه بـدان راه بـرفـتـید
یک بار از این خانه بر این بام بر آیید

ای قـوم به حـج رفـتـه کـجـایید کجـایید
معشوق همین جاسـت بـیـایید بیـایید


سروده ای بشردوستانۀ از پروین اعتصامی

کودکی کوزه ای شکست و گریست

که مرا پای خانه رفــتـن نــیست

چه کــنــم ، اوسـتاد اگر پــرســــد

کوزه ی آب ازوست،ازمن نیست

زین شکسته شدن دلم بشکست

کار ایام جـز شـکـسـتــن نـیــسـت

گر نکوهش کند که کوزه چه شد

سـخـنـیـم از بــرای گـفـتـن نیست

چـیـزهـا دیـده ام و نـخـواسـته ام

دل مـن هـم دلـست ،آهــن نـیـست

روی مــادر نــدیـده ام هـرگــز

چـشـم طـفـل یـتیم ، روشن نیست

لعل من چیست ، عقده های دلم

عقد خونین ، به هیچ مخزن نیست

تـرسـم آنـگـه دهـنـد پـیـرهـنـم

که نـشـانـی و نـامـی از تـن نـیست

کودکی گفت مسکن تو کجاست؟

گفتم آنـجـا که هـیـچ مـسکن نیست

 

 

                             

Top       Mainpage

 

 
 
Address:  HASCO   P.O.Box 50 , 1031 Vienna Austria  Tel / Fax: +43 (01) 966 79  69 , E-mail: hasco@chello.at

Address:   HASCO P.O Box 5984 ,  Kabul  Afghanistan E-mail:  hasco_kabul@yahoo.com