وای برما


 

 وای بر ماکه زدامان وطن دورشـــدیم 
در بـدر بی کس وآواره ورنجورشــدیم

  سوی هردر چـو برفتیم به امـید پـــناه 
 طرد گردیده ازآن خـانـه ومنفورشــدیم

 هیچکس ترک نگوید برضا میهن خویش 
 چو بسوختیم رهی مشهد و لاهور شدیم 

زندگی در وطن خویش چه شاهانه بود 
ما دراین بی وطنی چاکرومزدور شدیم 

 جز به دامان وطــن کی بود آرامــی دل
ای دریغا که به این حادثه مجــبورشدیم

نخـل پائـیــزی مـا رانبــود هـیچ ثــمری
چوازآن گلشن وازریشۀ خود دورشدیم

 ما درعلم وهنــرشـهرۀ عالــم بــــودیــم   
حال به تولیدگرچرس وبنگ مشهورشــدیم

خالد در یاد وطـن رفـته و فریاد کشـــید 
وای برما که زدامـان وطن دورشـــدیم   

حفیظ الله خالد   

Mainpage


چرا این جنــگ بی پایان؟؟؟


 

چرا این جنــگ بی  پایان؟

به هر سو خانه ء ویران

همه جا گشــت قبرســتان

مگر خون  بشـــر ارزان؟

مبـاح الدم شـــده انســـان؟

و یا ملک است بی سلطان؟

چرا آواره اســت افــغان؟

بدور گیــتی ســـرگـردان

گهــی درگیـر در توفــان

زمانی  بســته در زنـدان

ز جبر وحشت ء دوران

پناجو می شـــود انسان

چرا در سوگ فرزندان؟

گـل امیـــد این بوســتان

هزاران مـادری افــغان

همه با اشک درچشمان

دل پــرغصـه و نــالان

بقبرش میکنــند گـریان

چـرا اطفال و نونهالان؟

بجای دانش و عـــرفان

برای کسب رزق و نان

ز صبح تا شام در خیابان

گر آفتاب است یا باران

به کارشاقه سرگردان

چــرا  نابــودی انســان؟

چرا کشور شود ویران؟

ز دست جـاهل و نادان

چرا این جنگ بی پایان؟؟؟

خدایا رحم کن بـــرمـان

که درد ماست بی درمان

  *  *  *

                                حفیظ الله  خالد  ویانا /  ۱۸ اگست  ۲۰۰۸

 

Mainpage


برای شنیدن دیکلمه شعر ( ای جنگ لعنتی! ) لطفا به اینجا کلیگ نمائید

 


                    آواره گان شهر     

ای هم دیار من                    

هم میهنی عزیز                    

در سرزمین ما                    

اطفال بی پناه                     

گلهای این چمن                     

از خشم روزگار                   

اوآره در وطن                    

درپنجه های فقر                   

درمانده و نحیف                   

سرگشته وملول                    

ازسرنوشت خویش                  

خاموش و نا امید                  

نا خفته تا سحر                   

از سردی هوا                    

با قطره های اشک                 

با عقده درگلو                    

ازفرط درد ورنج                  

پیچیده اند بخود                   

ای اغنیای شهر!                

ای هم دیار من                   

این طفلکان رنج                    

آینده گان ماست                   

این ناشگفته ها                   

گلهای باغ ماست                  

این کودکان جنگ                 

امید ی جان ماست                

آواره گان شهر                    

ازتارو پودی ماست               

ای اغنیای شهر!               

ای هم دیار من                 

دست کرم دهید                 

برکودکی یتیم                  

بر بیوه و فقیر                

مرهم گذارشوید                

بر زخم های شان              

بر درد های شان          

*  *  *

ح خالد


خا طره ای سفر میله گل سرخ مزارشریف


 نویسنده : حفیظ الله خالد    


 از مدتها قبل آرزو داشتم بعد ازسالهای طولانی روضه شاه ولایت مآب را زیارت و در میله عنعنوی گل سرخ که بحیث عنعنه و میراث نیاکان ما ازصد ها سال به اینطرف همه ساله به روز اول حمل در ولایت باستانی بلخ برگزارمیگردد شرکت نمایم ،با وصف آرزومندی ام به دیدن صحنه های پرهیجان برافراشتن جنده شاه ولایت مآب متاسفانه سفربه مزارشریف بروزدوم حمل ممکن گردید وعلت آن نیزاین بود که درآخرین روزهای منتهی به سال نو، گذارشهای در کابل منتشر شد که تونل سالنگ بعلت برفباری و حجم سنگین ترافیک مسدود بوده عبورو مرور وسایط مسافربری از طریق دره شکاری وکوتل شبرصورت میگیرد .

بهر حال به روز دوم حمل حوالی ساعت هشت بجه صبح همینکه از تکسی شهری در حومه شمال کابل که از آن بحیث ایستگاه یا (هده)مسافرت بولایا ت شمال کشوراستفاده میگردد پیاده شده به انواع وسایط ترانسپورتی ازبسهای بزرگ۳۰۲ گرفته تا وسایط نقلیه کوچک مواجه که مالک هرکدام با صداهای "مزار والا مزاروالا "سعی داشت مسافرین میله گل سرخ مزارشریف را بطرف خود بکشاند،چون آرزو داشتم زودترخودرا به شهرمزارشریف برسا نم لذا وسیله مسافر بریی را انتخاب نموده که فقط به یک مسافرضرورت داشت و با پیوستنم به جمع راکبین گویی همه انتظار مرا داشتند تعداد راکبین تکمیل وسفرما باخواندن"دوعای خیر"
بصوب ولایت باستانی بلخ آغاز یافت.

هنوزمدتی زیادی ازحرکت ما بسوی مزار شریف سپری نگردیده بودکه خود را در ین تاکستانهای زیبا کوهدامان زمین یافتیم،باغ های دو طرف سرک عمومی با لاله زارهای رنگین آن زیبائی خاصی به آن منطقه داده بود، ما از پشت شیشه موتر، باغداران زحمت کش این مناطق را میدیدیم که د رهمان ساعات اولیه صبح درانگورباغهای خویش مصروف فعالیتهای بهاری(تاک بری و بیل داری) بودند.

مشاهده قریه های دو طرف جاده عمومی مرا به یاد آن سالهای برد که با خانواده خویش در یکی از دهکده های آنجا سکونت داشته وآن زمانی بود که قبله گاۀ خدا بیامرزم درولایت پروان بخدمت دولتی مصروف و خانواده ما دریکی از قریه های مربوط به ولسوالی قره باغ در قلعه بابا ی مادری ام سکونت داشتیم با وصف گذشت سال های طولانی ازآنوقت لذت دوشاوه "دوش آب"(مخلوطی ازشیره انگور)کوهدامان را که که جزی صبحانه یا بقول دهاتیان آنجا(صبه ناری) میبود تا کنون ازیاد نبرده ام براستی لذت دوشاو کوهدامان درهیچ یک ازحلویات مدرن امروزی وجود ندارد.

هنگام عبورازین مناطق آنچه بیشترتوجه را جلب می نمود گروپ کودکان خورد سال بود که در دوکنار جاده عمومی صف کشیده دسته گلهای زیبای لاله را به مسافرین عرضه مینمودند، دیدن این صحنه ها آنهم در کشورکه طی قریب سه دهه جنگ و خونریزی شاهراه های کشور بوسیله گروه های مسلح وغارتگر کنترول و ازمسافران در راه ها
تنها با لت و کوب، جریمه و باجگیری استقبال میشود برایم کاملا جالب و دیدنی بود متاسفانه هم مسافرین در بعضی از راه های کشورجریمه واذیت میگردند .

ما تاکستانهای زیبای شمال کابل و مناطق میربچه کوت، قره باغ ، باگرام و شهر چاریکاررا به سرعت یکی بعد دیگر طی وحوالی ساعت ده بجه به ولسوالی جبل سراج مربوط ولایت پروان رسیدیم، راننده که خود باشنده همان مناطق بود مدت نیم ساعت وقفه چای نوشی اعلام نمود وی ازین موقع برای دیدار واحوالپرسی دوستان خویش
استفاده نموده وبرای ما موقع آن میسرشد تا برعلاوه چای ازطبیعت زیبا وهوای دلپذیرآن منطقه کوهستانی نیز لحظاتی لذت ببریم .
در جریان وقفه با تعجب متوجه شدم که اکثر راکبین از تیلفونهای همراه خویش استفاده مینمودند علت آن بعدا معلوم شد درآنوقت قبل از داخل شدن به دره سالنگ، جبل السراچ آخرین محلی بود که تیلفونهای جیبی درآن قابل استفاده بود .

با ختم وقفه چای مسافرت ما در دره زیبای سالنگ و پیچ وخم های آن آغازگردید ،با گذشت سالهای نسبتا طولانی هنوزهم بقایای تانکها و زریپوشهای تخریب شده روسها در اطراف جاده بمشاهده میرسید، راننده ما که به گفته خودش در بسیاری از آن جنگها علیه تجاوزگران روسی جنگیده بود با قصه های از آن درگیریها همه ما را مصروف نموده بود .

حوالی ساعت دوازده بجه ظهربود که ما به نزدیکی تونل سالنگ رسیدیم، به سبب برفباری شب قبل ادامه سفربیدون زنجیرممکن نبود، زنجیر فروشان سیار با توقف هرموتر انواع زنجیرها را به دوصد الی چهارصد افغانی عرضه میداشتند عده از موترداران زنجیرهای شانرا با دیگران شریک و تنها در یک تایرزنجیرنصب مینموداین یک ابتکاری بود که موتر دارانی مجرب آن مسیرجهت مساعدت با مسافرین میله گل سرخ که اکثرآنها آمادگی راه های کوهستانی را نداشتند از آن استفاده مینمود، خوشبختانه روحیه کمک رسانی و معاونت در بین مردم هنوز زنده است ، در مسیر راه بخصوص در دو طرف طونل سالنگ ما بارها شاهد آن بودیم وقتی موتری بعلت تراکم برف و یا کدام معضله تخنیکی قادر بحرکت نمی بود سایر هموطنان ما از وسایط شان پیاده شده به کمک و یاری شان می شتافتند.
هنگام عبورازجاده کوهستانی سالنگ آنچه باعث ناراحتی و تاثرمیگردید دیدن فروشند ه گان خورد سال بود که بعوض رفتن بمکتب جهت اعاشه خانواده های خویش مجبوربه کار کردن درآن هوای سرد شده بودند .

ما تونل سالنگ را که ۳۴۰۰متر از سطح بحرارتفاع داشته و نواحی شمال و جنوب کشور را باهم وصل مینماید بیدون کدام مشکل عمده عبور و با گذشتن از دره کوهستانی خنجان به منطقه نسبتا هموار دوشی و از آنجا به شهر پر جمع و جوش پلخمری رسیدیم، چنین به نظر میرسید که شهریان پلخمری نیزمانند سا
یر هموطنان ما مصروف تجلیل ازجشنهای نوروزی سال نو بودند راننده ما به مشکل توانست از بیروبار و ازدحام چوک وبازار پلخمری راه خویشرا باز و به سفر ادامه دهد البته این تنها چوک و بازار پلخمری نبودکه در آن جشنهای سال نو تجلیل میشد در آسمان و فضای این شهر نیز کاغذ پران های رنگا رنگ بچشم می خورد.
با عبورازشهرومناطق اطراف پلخمری ما وارد منطقه پهناوری دیگری شدیم که همه جا را ازاطراف سرک عمومی تا دامنه های دوردست کوه ها زمینهای سرسبز و چراگاه ها فرا گرفته بود رمه های گوسفند و بز درهرگوشه وکنار آن مشاهده میشد این اولین باری بود با آن کمیت گوسفند، و بز را در چراگاه های کشور میدیدم.

سفرما بصوب مزارشریف بعدازوقفه نان چاشت دررستورانت پهلوان شهر ایبک همچنان ادامه داشت بادام باغهای ولایت سمنگان با شگوفه های بهاری گلابی رنگ آن، تخت رستم، و تنگی تاشقرغان از جاذبه های طبیعی دیگری بود که درمسیرراه قرار داشت ما سرانجام حوالی ساعت سه بعد از ظهر وارد شهرتاریخی مزارشریف شدیم .
خوشبختانه ما دراین مسافرت طولانی وگذشتن از ولایات مختلف کشور به هیچگونه راه بندان و پاتک های مزاحمت کننده مواجه نگردیده درعوض تیم های سیار صحی را میدیدیم که درنقاط مختلف آماده خدمات صحی به هموطنان بودند.

شهر مزارشریف مهماندارهزاران مسافر میله گل سرخ ازسراسرکشور بود ،جاده های مرکزی و پارکها با گروپهای رنگارنگ تزئین یافته بود، ديدن جاده های شهرمزارشريف روزهاي تجليل از جشن استقلال کشوررا درمنطقه چمن حضوری کابل درخاطره ها زنده مينمود ، در پارک اطراف روضه شریف به مشکل میشد جای خالی پیدا کرد ،گروهی عظیمی از مردم برای داخل شدن بروضه شریف صف کشیده بودند درصحن روضه شریف نیز صد ها نفر از زایرین وشیفتگان درگاه شاه ولایت مآب درحال دوعا والتماس دیده میشدند عده اززائرین دراطراف جنده
 یا علم مبارک سخی شاه ولایت مآب که یک روز قبل برافراشته شده بود جمع و آنرا برسم احترام می بوسیدند.
جاده های اطراف روضه شریف همه پرازمردم و وسایط نقلیه بود، هزاران نفرازهموطنان ما ازگوشه و اکناف کشور جهت اشتراک درمیله عنعنوی گل سرخ به آنجا آمده بودند درجاده های شهر مزارشریف وسایط نقلیه با نمبرپلیتهای ولایات دوردست کشور چون هرات،قندهار، خوست و ننگرهار فراوان بمشاهده میرسید ، معلوم بود هموطنان ما برای اشتراک در میله عنعنوی گل سرخ فاصله های طولانی ر ا طی و خود را به آنجا رسانیده بودند.

سیمای شهرمزار شریف بکلی تغیرنموده بود اپارتمانهای بلند منزل، فروشگاه ها وسوپرمارکیتها هرطرف قدبرافراشته بود،اشتراک هزاران هموطن ما ازاقوام وملیتهای مختلف دوش بدوش درکنارهم درمیله عنعنوی گل سرخ مزارشریف خود بیانگراین امراست که اقوام کشورما اهم از پشتون، تاجک،اوزبک،هزاره وبقیه ساکنان این سرزمین کهن ازهم جدا شدنی نیستند،ایکاش عده از روشنفکران ما در خارج، زندگی صلح آمیز و باهمی را ازهموطنان شان در داخل کشوریاد گرفته بجای ایجاد نفاق و شقاق درمیان اقوام برادرساکن وطن مشترک ما، وقت وانرژی شانرا درراه وفاق ملی،وحدت و یکپارچگی اقوام برادر وطن مشترک همه ما افغانستان عزیز صرف نمایند.
به امید سال پربرکت و صلح آمیزدر وطن عزیز
نوروزباستانی و سال نو هجری شمسی برهمه هموطنان عزیز مبارک باد

                                                  

Mainpage

 
 
Address:  HASCO   P.O.Box 50 , 1031 Vienna Austria  Tel / Fax: +43 (01) 966 79  69 , E-mail: hasco@chello.at

Address:   HASCO P.O Box 5984 ,  Kabul  Afghanistan E-mail:  hasco_kabul@yahoo.com